ღ♥اواره♥ღ
ღ♥اواره♥ღ
شعر : عشق یعنی عشق يعنی يک سلام و يک درود
نظرات شما عزیزان:
عشق يعنی درد و محنت در درون
عشق يعنی يک تبلور يک سرود
عشق يعنی قطره و دريا شدن
عشق يعنی يک شقايق غرق خون
عشق يعنی زاهد اما بت پرست
عشق يعنی همچو من شيدا شدن
عشق يعنی همچو يوسف قعر چاه
عشق يعنی بيستون كندن بدست
عشق يعنی آب بر آذر زدن
عشق يعنی چون محمد پا به راه
عشق يعنی عالمی راز و نياز
عشق يعنی با پرستو پر زدن
عشق يعنی رسم دل بر هم زدن
عشق يعنی يک تيمم يک نماز
عشق يعنی سر به دار آويختن
سوی منزلگه ویرانه ی خویش
به خدا می برم از شهر شما
دل شوریده و دیوانه خویش
می برم ، تا که در آن نقطه دور
شستشویش دهم از رنگ نگاه
شستشویش دهم از لکه ی عشق
زین همه خواهش بیجا و تبا
ه می برم تا ز تو دورش سازم
ز تو ای جلوه ی امید محال
می برم زنده بگورش سازم
تا از این پس نکند یاد وصال
ناله می لرزد ، می رقصد اشک
آه ، بگذار که بگریزم من
از تو ، ای چشمه ی جوشان گناه
شاید آن به که بپرهیزم من
بخدا غنچه ی شادی بودم
دست عشق آمد و از شاخم چید
شعله آه شدم ، صد افسوس
که لبم باز بر آن لب نرسید
عاقبت بند سفر پایم بست
می روم ، خنده به لب ، خونین دل
می روم از دل من دست بدار
ای امید عبث بی حاصل
ممنون
mer30
|